ته کشیدن

لغت نامه دهخدا

ته کشیدن. [ ت َه ْ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) تمام شدن. به پایان آمدن. سپری شدن. به آخر رسیدن چیزی چون حبوب و اثمار و بقول و مانند آن. انجامیدن. بیش نماندن. به بن انجامیدن : ته کشیدن چیزی ؛ صرف شدن همه آن. به آخر رسیدن و تمام شدن آن بصرف. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(تَ. کَ دَ ) (مص ل . ) تمام شدن ، به پایان رسیدن .

فرهنگ فارسی

تمام شدن به پایان آمدن

ویکی واژه

تمام شدن، به پایان رسیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه فال نخود فال نخود فال تاروت فال تاروت