تنظیف

لغت نامه دهخدا

تنظیف. [ ت َ ] ( ع مص ) پاک کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تنقیة. ( تاج العروس ) ( اقرب الموارد ). پاکی و پاکیزگی و نظافت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) پاک کردن ، پاکیزه ساختن .

فرهنگ عمید

۱. پاکیزه کردن.
۲. پاک نگه داشتن.
۳. رفت وروب خیابان ها و کوچه ها.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) پاک کردن پاکیزه ساختن . ۲ - ( اسم ) پاکیزگی . ۳ - رفت و روب ( خیابانها و کوچه های شهر ) . جمع : تنظیفات .

ویکی واژه

پاک کردن، پاکیزه ساختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق