تصویب کردن

لغت نامه دهخدا

تصویب کردن. [ ت َص ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) روا کردن.صَح گذاشتن. صواب شمردن. پسندیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رأی دادن اکثریتی از مراجع اداری یا قانونگذاری چون مجلس شورا یا در اجرا یا عدم اجرای امری.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - صواب دانستن.۲ - رای موافق دادن مجلس یا هیات وزیران بلایحه ای .

ویکی واژه

approvare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال ای چینگ فال ای چینگ فال چوب فال چوب فال تخمین زمان فال تخمین زمان