ترقیح

لغت نامه دهخدا

ترقیح. [ ت َ ] ( ع مص ) اصلاح کردن مال را، یقال : فلان یرقح ماله و عیشه ؛ ای یصلحه. ( از اقرب الموارد ). نیکویی سیاست و تیمار داشتن شتران را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). به اصلاح آوردن معیشت. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) اصلاح کردن ، نیکو گردانیدن .

فرهنگ عمید

۱. اصلاح کردن مال.
۲. اصلاح معیشت.
۳. تیمار داشتن.

ویکی واژه

اصلاح کردن، نیکو گردانیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال چای فال چای فال اوراکل فال اوراکل فال تک نیت فال تک نیت