تحجب

لغت نامه دهخدا

تحجب. [ت َ ح َج ْ ج ُ ] ( ع مص ) در پرده گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ).

فرهنگ معین

(تَ حَ جُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) در پرده شدن ، محجوب گشتن .

فرهنگ عمید

در پرده شدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) در پرده شدن محجوب گشتن .

ویکی واژه

در پرده شدن، محجوب گشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن