تبهکاری

لغت نامه دهخدا

تبه کاری. [ ت َ ب َه ْ ] ( حامص مرکب ) تباه کاری :
زود میرند از تبه کاری
چه سفیدیست در سیه کاری.مکتبی.رجوع به تباهکاری شود.

فرهنگ فارسی

تباه کاری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال سنجش فال سنجش فال مکعب فال مکعب فال تخمین زمان فال تخمین زمان