بشخوار

لغت نامه دهخدا

بشخوار. [ ب ِ ] ( اِ ) بشخور سؤر یعنی بازمانده آب در ظرفی که از آن آب خورده باشند. ( ناظم الاطباء ). نیم خورده. ته مانده. و رجوع به بشخور شود.

فرهنگ معین

(بِ یا بُ خا ) (اِ. ) بازماندة آب در ظرفی که از آن آب خورده باشند، بشخور، پیش خور.

فرهنگ عمید

باقی ماندۀ آب در ظرفی که از آن آب خورده باشند، پیش خوار، پیش خور.

ویکی واژه

بازماندة آب در ظرفی که از آن آب خورده باشند؛ بشخور، پیش خور.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال سنجش فال سنجش