بادخیز

لغت نامه دهخدا

بادخیز. ( نف مرکب ) که باد در آنجا بسیار وزد. بسیارباد. مهب ریاح : منجیل و نواحی آن بادخیز است.
|| ( اِ مرکب ) محل وزش باد.
- ببادخیز بودن ؛ ببادی از جای رفتن :
بازار جهان اگرچه تیز است
کاسدشده ای ببادخیز است.نظامی.
بادخیز. ( اِخ ) ناحیه ای است قریب بهرات که معرب آن بادغیس است و سبب تسمیه کثرت باد است در آن ناحیه. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). ناحیه ای از اعمال هرات که اکنون معروف به بادغیس است. ( ناظم الاطباء ). این وجه اشتقاق بر اساسی نیست. رجوع به بادغیس و بادغیش شود.

فرهنگ عمید

جایی که در آن باد بسیار می وزد.

فرهنگ فارسی

بسیار باد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال راز فال راز فال امروز فال امروز فال مکعب فال مکعب