اقلاق

لغت نامه دهخدا

اقلاق. [ اِ ] ( ع مص ) بی آرام ساختن و جنبانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بی آرام کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || اندوهگن کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - بی آرام کردن ، آرام بودن . ۲ - جنبانیدن .

ویکی واژه

بی آرام کردن، آرام بودن.
جنبانیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چوب فال چوب فال میلادی فال میلادی