اغبرار

لغت نامه دهخدا

اغبرار. [ اِ ] ( ع مص ) نیک غبارناک شدن روز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). سخت گردآلوده شدن روز. ( از اقرب الموارد ). || تیره رنگ شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تیره رنگ شدن و گردآلود شدن. ( آنندراج ). تیره رنگ گردیدن. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(اِ بِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - خاک آلود شدن ، گردآلود شدن . ۲ - تیره رنگ شدن ، خاک رنگ گشتن .

ویکی واژه

خاک آلود شدن، گردآلود شدن.
تیره رنگ شدن، خاک رنگ گشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال جذب فال جذب فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت