اشتکاء

لغت نامه دهخدا

اشتکاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) شکایت و گله کردن. ( فرهنگ نظام ). گله کردن. ( منتهی الارب ). || تظلم به کسی بردن و به وی خبر دادن از رفتار بدش نسبت بخود. ( از اقرب الموارد ). || فلان یشتکی به ؛ یعنی او متهم است بدان. || ساختن پوست را تا دوغ زنند. ( منتهی الارب ). اشتکت المراءةُ؛ اتخذت الشکوةَ لمخض اللبن او للحلب. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) گله کردن ، گله مند شدن ، شکایت کردن .

ویکی واژه

گله کردن، گله مند شدن، شکایت کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال کارت فال کارت