احتضان

لغت نامه دهخدا

احتضان. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) در بر گرفتن. ( منتهی الارب ). در بغل گرفتن. در کنار گرفتن. ( غیاث ). || پروردن. دایگی کردن. ( منتهی الارب ). || بازداشتن. ( منتهی الارب ). || بازداشتن کسی را از حاجت وی. واداشتن از حاجت. || در زیر خود گرفتن مرغ ، خایه را. خوابیدن مرغ برای جوجه برآوردن.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - در کنار گرفتن . ۲ - در پناه گرفتن .

ویکی واژه

در کنار گرفتن.
در پناه گرفتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی