آویزگاه

ویکی واژه

(قدیم): جای چنگ زدن. جای گرفتن دست. مستمسک. آویزگاهی یابد که روز درماندگی، او را فریاد رسد. «محمدبخاری»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تعمیم
تعمیم
استیصال
استیصال
خوار
خوار
حلما
حلما