آهار زدن

لغت نامه دهخدا

( آهار زدن ) آهار زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) آهاردن.

فرهنگ فارسی

( آهار زدن ) ( مصدر ) ( آهارد خواهد آهارد بیاهار آهارنده آهارده ) آهار زدن آهار کردن آهار مالیدن .

ویکی واژه

آهارزدن
پارچه، لباس، و مانند آنها را به آهار آغشتن. پیرهن‌های تو را جمله خود آهار زنم/ ... «ایرج میرزا»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم