لغت نامه دهخدا تبخلص. [ ت َ ب َ ل ُ ]( ع مص ) تبخلص لحم؛ سطبری و بسیار شدن آن. ( از قطر المحیط ). تبخضل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تبخضل شود.