چشم کردگی

لغت نامه دهخدا

چشم کردگی. [ چ َ / چ ِ ک َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) سحر و افسون. ( ناظم الاطباء ). چشم زدگی. رجوع به چشم کردن و چشم کرده شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کردار
کردار
چیره
چیره
میلف
میلف
فال امروز
فال امروز