قوقلامیس

لغت نامه دهخدا

قوقلامیس. [ ] ( معرب، اِ ) رجوع به قوقلامس شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال سنجش فال سنجش فال اوراکل فال اوراکل فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی