گلمج

گُلْمَج، واژه‌ای است که در منابع لغوی کهن فارسی، از جمله در فرهنگ ناظم‌الاطباء، به‌عنوان اسمی با تلفظ‌های احتمالی «گَلمَج» یا «گُلمَج» ثبت شده است. این واژه به‌صورت مرکب از دو بخش گل و مج تشکیل شده و در کاربرد تاریخی خود به معنای پَر ماهی یا باله‌ی ماهی به‌کار رفته است. چنین واژه‌هایی نشان‌دهنده‌ی دقت و ظرافت زبان فارسی در نام‌گذاری اجزای مختلف جانوران و اشیاء در دوران گذشته است.

با توجه به ساختار واژه و منابع محدودی که به آن اشاره کرده‌اند، می‌توان دریافت که گلمج امروزه کمتر در زبان روزمره و متون معاصر فارسی مورد استفاده قرار می‌گیرد و بیشتر در متون تخصصی لغتنامه‌ها و تحقیقات تاریخیِ زبان فارسی می‌توان ردپای آن را یافت. چنین اصطلاحاتی گواهی بر غنای زبان فارسی و وجود برابرهای دقیق برای مفاهیم گوناگون در حوزه‌های مختلف زیستی و طبیعی هستند. در مجموع، ثبت و بازخوانی واژه‌هایی مانند گلمج نه تنها در جهت حفظ میراث لغوی زبان فارسی حائز اهمیت است، بلکه برای پژوهشگران حوزه‌ی زبان‌شناسی تاریخی و نیز مطالعات فرهنگ عامه می‌تواند مفید باشد. بنابراین، توجه به این گونه واژگان مهجور می‌تواند به بازیابی و احیای بخشی از گنجینه‌ی فراموش‌شده‌ی زبان فارسی بینجامد.

لغت نامه دهخدا

گلمج. [ گ َ م ِ / م ُ ] ( اِ ) پر ماهی. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اندر
اندر
حق الزحمه
حق الزحمه
مهوا
مهوا
حریص
حریص