گدارنرم

لغت نامه دهخدا

گدارنرم. [ گ ُ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند، 38هزارگزی جنوب خاوری خوسف و 5هزارگزی خاور گل. کوهستانی معتدل، سکنه آن 5 تن و زبان آنان فارسی است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار
روزگار
حلما
حلما
لنگ
لنگ
محنت
محنت