کشتگر
کشت گر. [ ک ِ گ َ ] ( ص مرکب ) کشتکار. کشاورز. زارع. مُزارِع. حاقل. برزگر. برزیگر. ( یادداشت مؤلف ): کشت گر بدر آمد تا کشته خود بیفشاند. ( ترجمه دیاتسارون ص 212 ).
کشت کار، زارع.
زارع کشتکار: ( کشتگر بدر آمد تا کشته را خود بیفشاند ). ( انجیل فارسی )
{cultivator} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کسی که کشت و زرع کند یا به این حرفه اشتغال داشته باشد