کارامدگی

کارآمدگی به معنای توانایی و مهارت در انجام کارهاست. در متون تاریخی، به ویژه در تاریخ بیهقی، به این مفهوم اشاره‌های زیادی شده است. به طور خاص، در مورد شخصیت‌های برجسته‌ای مانند معتصم و افشین، نویسنده نشان می‌دهد که پاسخ ندادن معتصم به افشین، از شایستگی و کارآمدگی او ناشی می‌شود. همچنین، در جایی دیگر ذکر شده که من نیز آنچه از شجاعت و کارآمدگی تو یاد گرفته‌ام، بیان کرده‌ام. محمود نیز به دلیل شایستگی و کارآمدگی مردی به نام نصر، مسئولیت‌های مختلف صنایع غزنی را به او سپرد. این نکته نشان می‌دهد که کارآمدگی نه تنها به مهارت‌های فردی بستگی دارد، بلکه می‌تواند تأثیر زیادی بر تصمیمات مدیریتی و توزیع مسئولیت‌ها در جامعه داشته باشد. در واقع، کارآمدگی به عنوان یک ویژگی اساسی در رهبری و اداره امور، نقش مهمی ایفا می‌کند و افراد با این خصوصیات می‌توانند در موفقیت‌های اجتماعی و اقتصادی مؤثر باشند.

لغت نامه دهخدا

( کارآمدگی ) کارآمدگی. [ م َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) عمل کارآمد: من [معتصم ] او را [ افشین ] هیچ اجابت نمیکردم از شایستگی و کارآمدگی بودلف. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 170 ).
- به کارآمدگی؛ مهارت و ورزیدگی و کاردانی: من نیز آنچه دانستم از شهامت و به کار آمدگی تو باز نمودم. ( ایضاً ص 69 ). و چون نصر گذشته شد از شایستگی و بکارآمدگی این مرد محمود شغل همه صنایع غزنی بدو مفوض کرد. ( ایضاً ص 124 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال راز فال راز فال سنجش فال سنجش فال مکعب فال مکعب