لغت نامه دهخدا
چرخندگی. [ چ َ خ َ دَ / دِ ] ( حامص ) حرکت دورانی. دوران. گردش دوری. عمل چرخیدن و حرکت دورانی کردن. گردندگی. رجوع به چرخ و چرخنده شود.
چرخندگی. [ چ َ خ َ دَ / دِ ] ( حامص ) حرکت دورانی. دوران. گردش دوری. عمل چرخیدن و حرکت دورانی کردن. گردندگی. رجوع به چرخ و چرخنده شود.
حرکت دورانی ٠ عمل چرخیدن و حرکت دورانی کردن ٠