پی چیزی داشتن

لغت نامه دهخدا

پی چیزی داشتن. [ پ َ / پ ِ ی ِ چی ت َ ] ( مص مرکب ) بدنبال آن بودن. در تعقیب آن بودن:
چو شیر آتشین چنگ و چست آمدم
پی هر پلنگی که من داشتم.خاقانی.

فرهنگ فارسی

بدنبال آن بودن در تعقیب آن بودن