وکفان

لغت نامه دهخدا

وکفان. [ وَ ک َ ] ( ع مص ) چکیدن سقف خانه و جز آن از باران. ( اقرب الموارد ). || روان گردیدن اشک و مانند آن اندک اندک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیم
سلیم
همپایه
همپایه
سراسیمه
سراسیمه
گاییدن
گاییدن