ودب

لغت نامه دهخدا

ودب. [ وَ ] ( ع اِ ) بدحال. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || بدحالی. ( ناظم الاطباء ). بدی حالت. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). بدی حال. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

بد حال یا بد حالی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کون کردن یعنی چه؟
کون کردن یعنی چه؟
ارکان یعنی چه؟
ارکان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز