وثاجه

لغت نامه دهخدا

( وثاجة ) وثاجة. [ وَ ج َ ] ( ع مص ) درشت و دفزک گردیدن وبسیارگوشت شدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). زفت شدن. ( تاج المصادر بیهقی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مریم
مریم
سلیم
سلیم
ضیق وقت
ضیق وقت
سلیقه
سلیقه