وادنگ کردن

لغت نامه دهخدا

وادنگ کردن. [ دَ ک َ دَ ]( مص مرکب ) از گفته برگشتن. دبه کردن. دبه درآوردن. وادنگ آوردن. وادنگ درآوردن. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به دبه کردن و وادنگ آوردن و وادنگ درآوردن شود.

فرهنگ فارسی

از گفته بر گشتن دبه کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال لنورماند فال لنورماند فال درخت فال درخت فال قهوه فال قهوه