منخاب

لغت نامه دهخدا

منخاب. [ م ِ ] ( ع ص ) سست بی خیر. ( منتهی الارب ). ضعیف بی خیر. ج، مناخیب. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کیری
کیری
ژرف
ژرف
فاک
فاک
پرده برداشتن
پرده برداشتن