مماتنه

لغت نامه دهخدا

( مماتنة ) مماتنة. [ م ُ ت َ ن َ ] ( ع مص ) درنگ و تأخیر نمودن در وام و داردار کردن.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ممادة. عذر آوردن و دفعالوقت کردن. ( شرح قاموس ). دفعالوقت کردن.مماطله. ( از اقرب الموارد ). || به نهایت دور کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || دور شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دور شدن در پایان. ( شرح قاموس ). || معارضه و مباراة: بینهما مماتنة؛ ای معارضة و مباراة فی کل امر. ( از اقرب الموارد ).

روله یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
چسی یعنی چه؟
چسی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز