مقرفل

لغت نامه دهخدا

مقرفل. [ م ُ ق َ ف َ ] ( ع ص ) طعام مقرفل؛ طعام با قرنفل پخته. ( منتهی الارب ). طعام قرنفل دار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || طیب مقرفل؛ عطری که دارای قرنفل باشد. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال احساس فال احساس فال آرزو فال آرزو فال اعداد فال اعداد