مفرغه

لغت نامه دهخدا

( مفرغة ) مفرغة. [م ُ رَ غ َ ] ( ع ص ) حلقة مفرغة؛ حلقه ریخته که پیوندوی پیدا نباشد. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مصمتة الجوانب غیر مقطوعة. ( اقرب الموارد ).
مفرغة.[ م َ رَ غ َ ] ( ع اِ ) جای ریختن چیز رقیق. ( غیاث ).

زه یعنی چه؟
زه یعنی چه؟
عزیز یعنی چه؟
عزیز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز