لغت نامه دهخدا
( معجونة ) معجونة. [ م َ ن َ ] ( ع ص، اِ ) تأنیث معجون. ج، معجونات: ادویه معجونه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به معجون شود.
( معجونة ) معجونة. [ م َ ن َ ] ( ع ص، اِ ) تأنیث معجون. ج، معجونات: ادویه معجونه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به معجون شود.