مشریق

لغت نامه دهخدا

مشریق. [ م ِ ] ( ع اِ ) آفتابگاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || شکاف در که از آن شعاع آفتاب درآید. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || دروازه ای است در آسمان برای توبه و آن مسدود است مگر بقدر روشنی که از شکاف در درآمده. ( آنندراج ). دروازه ای در آسمان برای توبه. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استفاده
استفاده
بلاوجه
بلاوجه
ترکش
ترکش
اورگیم
اورگیم