لغت نامه دهخدا
( مدشة ) مدشة. [ م َ ش َ ] ( ع اِمص ) سبکی. ( منتهی الارب ). خفت و قلت گوشت. ( از متن اللغة ): فی لحمه مدشة؛ ای خفة، و فی المحکم؛ ای قلة. ( از اقرب الموارد ). || مرض. ( متن اللغة ).
( مدشة ) مدشة. [ م َ ش َ ] ( ع اِمص ) سبکی. ( منتهی الارب ). خفت و قلت گوشت. ( از متن اللغة ): فی لحمه مدشة؛ ای خفة، و فی المحکم؛ ای قلة. ( از اقرب الموارد ). || مرض. ( متن اللغة ).