مجیح

لغت نامه دهخدا

مجیح. [ م ُ ] ( ع ص ) خراب کننده. || هلاک کننده و مهلک. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اجاحة شود.

فرهنگ فارسی

خراب کننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ادریان
ادریان
محسن لرستانی
محسن لرستانی
کمینه
کمینه
جستجو
جستجو