ماروره

لغت نامه دهخدا

( مارورة ) مارورة. [ رَ ] ( ع ص، اِ ) دختر نازنین و نرم و نازک اندام و جنبان از نشاط. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تلخه ای است که در گندم باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چندش
چندش
جستجو
جستجو
هول
هول
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن