لغت نامه دهخدا لقلاق بقباق. [ ل َ قُن ْ ب َ ] ( ع ص مرکب، از اتباع ) رجل ٌ لَقْلاق ٌ بَقْباق ٌ؛ مرد بسیارگوی. ( منتهی الارب ذیل ماده «ب ق ق » ).