قسأنینه

لغت نامه دهخدا

( قسأنینة ) قسأنینة. [ ق ُ س َءْ ن َ ] ( ع مص ) درشت گردیدن و خشک. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). گویند:اِقْسَأن َّ العود اقسئناناً و قسأنینة؛ یبس و اشتد. ( از اقرب الموارد ). || کلان سال و پشت دوتاگشتن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). گویند: اِقسأن َّ الرجل؛ کبر. ( اقرب الموارد ). || درگذشتن و مُضی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). گویند: اِقسأن َّ فی العمل؛ مضی. ( اقرب الموارد ). || نیک تاریک گشتن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). گویند: اِقسأن َّ اللیل؛ نیک تاریک گشت. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
داشاق
داشاق
احتساب
احتساب
زیبا
زیبا
تک پر
تک پر