قاتمه تاب

عبارت قاتمه تاب در زبان فارسی به دو معنای اصلی به کار رفته است که هر دو به مفهوم تاباندن و پیچیدن مو یا ریسمان اشاره دارند.

موتابنده: در این معنا، قاتمه تاب به کسی گفته می‌شود که موی سر خود یا دیگری را می‌تابد و به اصطلاح مو را به شکلی زیبا و منظم می‌پیچاند یا می‌تاباند. این عمل می‌تواند شامل بافتن مو به صورت رشته‌هایی پیچیده یا تابیده شده باشد که در ادبیات فارسی به آن گیسوتاب هم گفته می‌شود. گیسوتاب به فردی اشاره دارد که در هنر آرایش مو، به ویژه تاباندن و نظم دادن به موها مهارت دارد و موها را به صورت منظم و زیبا می‌پیچد.

کسی که ریسمان می‌تابد: در معنای دوم، قاتمه تاب به فردی گفته می‌شود که ریسمان یا رشته‌ای را تاب می‌دهد و از این طریق رشته‌ای محکم‌تر و منظم‌تر ایجاد می‌کند. این کاربرد بیشتر به مشاغل سنتی مربوط می‌شود که در آن رشته‌های مو مانند موی بز یا سایر الیاف طبیعی به هم تابیده می‌شوند تا ریسمان یا رشته‌ای مقاوم ساخته شود. این فرد که توانایی تاباندن رشته‌های مویی به هم را دارد، در اصطلاح قاتمه تاب نامیده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

قاتمه تاب. [ م َ / م ِ ] ( نف مرکب ) آنکه قاتمه تابد. موتاب. موی تاب. رجوع به قاتمه شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه قاتمه تابد موتاب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال میلادی فال میلادی فال فنجان فال فنجان فال تک نیت فال تک نیت