فرو استادن

لغت نامه دهخدا

فرواستادن. [ ف ُ اِ دَ ] ( مص مرکب ) ایستادن. پایداری کردن. ماندن:
هرکه اومعدن کریمی جست
به در کاخ او فرواستاد.فرخی.

فرهنگ فارسی

ایستادن. پایداری کردن

طی کشیدن یعنی چه؟
طی کشیدن یعنی چه؟
شکوه یعنی چه؟
شکوه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز