فاردون

لغت نامه دهخدا

فاردون. ( اِخ ) کسی که ظاهراً مانی شاگرد او بوده است: این مانی شاگرد فاردون بود و پس طریقت زندقه آورد. ( فارسنامه ابن بلخی ص 20 ). رجوع به مانی شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جوجو
جوجو
خیر
خیر
لسان الغیب
لسان الغیب
مأوا
مأوا