لغت نامه دهخدا غوسه. [ س َ / س ِ ] ( ص ) ( گربه ٔ... ) گربه به گشنی آمده: گه گربه شود چون گربه غوسه کند از آرزوی کاج فریاد.سوزنی ( دیوان ص 20 ).