غرو کردن

لغت نامه دهخدا

غرو کردن. [ غ ِ رَ / رُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول خانگی عامه به مزاح، لباس نیکو پوشیدن و زینت کردن و مصمم شدن برای رفتن به جائی: باز کجا غِرَو کرده ای ؟

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لباس نیکو پوشیدن و زینت کردن برای رفتن به جایی: باز کجا غرو کردی ?
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال اعداد فال اعداد فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ