علوس

لغت نامه دهخدا

علوس. [ ع َ ] ( ع اِ ) چیزی از طعام. ( آنندراج ). چیزی از آنچه خورده میشود: ما علسنا علوساً؛ نچشیدیم چیزی. ( از اقرب الموارد ). نوعی از طعام. ( منتهی الارب ).
علوس.[ ع َ ] ( اِخ ) نام قریه ای است. ( از معجم البلدان ).
علوس. [ ع َل ْ لو ] ( اِخ ) از قلعه های بختیةالاکراد است از ناحیه ارزن. ( از معجم البلدان ). قلعه ایست اکراد را. ( از منتهی الارب ).
علوس. [ ع ِل ْ ل َ ] ( ع اِ ) قولنج و درد شکم. ( ناظم الاطباء ). علّوز. علّوص.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لاشی یعنی چه؟
لاشی یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز