عاهل

لغت نامه دهخدا

عاهل. [ هَِ ] ( ع ص ) پادشاه بزرگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آن پادشاه که زور دست اوهیچ دست نبود. ( مهذب الاسماء ). || زن که شوی ندارد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آن زن که شوی نبود او را. ( مهذب الاسماء ). ج، عَواهل.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فصاحت
فصاحت
روزگار
روزگار
باسلیقه
باسلیقه
بررسی
بررسی