صمغ السماق

لغت نامه دهخدا

صمغالسماق. [ ص َ غُس ْ س ُم ْ ما ] ( ع اِ مرکب ) چون در دندان گیرند درد ساکن گرداند و جراحتها را نافع بود و اگر در شیافات کنند روشنائی چشم زیاد کند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) صمغی که از سماق بدست آید.
چون در دندان گیرند درد ساکن گرداند و جراحتها را نافع بود و اگر در شیافات کنند روشنائی چشم زیاد کند

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
افتخار یعنی چه؟
افتخار یعنی چه؟
خویش یعنی چه؟
خویش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز