شرداح

لغت نامه دهخدا

شرداح. [ ش ِ ] ( ع ص ) دراز و بزرگ هیکل از شتران و زنان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ): رجل شرداح القدم؛ مرد سطبر و پهن پا. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || مرد فربه نرم و فروهشته گوشت. ( منتهی الارب ). مرد فربه سست. ( از اقرب الموارد ):رجل شرداح؛ مرد فربه فروهشته گوشت. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قمبل
قمبل
با دقت
با دقت
سلیطه
سلیطه
فال امروز
فال امروز