لغت نامه دهخدا
شرانلو. [ ش ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه. سکنه آن 224 تن و آب آن از رودخانه و چاه تأمین می شود. محصول آنجا غلات، پنبه، کشمش و بادام است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
شرانلو. [ ش ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه. سکنه آن 224 تن و آب آن از رودخانه و چاه تأمین می شود. محصول آنجا غلات، پنبه، کشمش و بادام است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
شرانلو یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان گاودول غربی بخش مرکزی شهرستان ملکان واقع شده است. شرانلو یکی از مهم ترین روستاهای شهرستان ملکان میباشد. ___♤___