شامص واژهای است که در متون ادبی و لغوی فارسی و عربی برای توصیف اسب توسن و سرکش بهکار میرود. این واژه در اصل عربی بوده و از ریشه «شَمَصَ» به معنای «جهیدن، بالا پریدن و از فرمان بیرون شدن» گرفته شده است. در نتیجه، «شامص» به معنای اسب چابک، جهنده و نافرمان است؛ اسبی که از هیجان، نیرو و غرور سرشار است و بهسختی رام میشود. در زبان فارسی نیز، شاعران و نویسندگان از این واژه برای تصویرگری اسبی پرجنبوجوش و مغرور استفاده کردهاند که نماد آزادی، جسارت و بیقراری است.
در متون کهن، «شامص» گاه در وصف اسبی میآید که از شدت نیرو و جوانی، مهار نمیپذیرد و حتی سوارکار ماهر را نیز به چالش میکشد. چنین اسبی نشانه قدرت و شجاعت شمرده میشده و در میدان نبرد یا شکار، مایه افتخار سوار خود بوده است. از نظر نمادشناسی، «شامص» تنها بیانگر یک اسب نافرمان نیست، بلکه نماینده روح ناآرام و پرشور انسان است که از قید و بند آرامش و انفعال میگریزد. در فرهنگهای قدیم، چنین اسبی گرچه خطرناک و رامناشدنی بهنظر میرسید، اما نشانهای از زندگی، جوانی و توان بیمهار بود.