سکاء

لغت نامه دهخدا

سکاء. [ س َک ْ کا ] ( ع ص ) مؤنث اَسَک. اذن سکاء؛ گوش خرد و گوش تنگ سوراخ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ). || زره تنگ. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دیوث
دیوث
زورق
زورق
تایپ
تایپ
محتمل
محتمل